منوی دسترسی
چرا کودکان دوزبانه ما دروغ می گویند؟

دروغگویی در کودکان دوزبانه

دروغگویی در کودکان دوزبانه

دروغگویی یکی از مسائلی است که همواره والدین در تمام سنین با آن درگیر هستند و در جهت مقابله با آن اقدام می کنند. از این رو در این مقاله به بررسی این مساله می پردازیم.

دروغگویی در کودکان دوزبانه

دروغ گویی چیزی است که به نظر می‌رسد در بسیاری از خانواده‌ها سبب بروز مشکلات فراوان شده است.اکثر خانواده ها می خواهند که کودک دوزبانه شان با آن ها درست و صادق باشد. اما چیزی که خانواده ها باید بدانند این است که همه دروغگویی ها یکسان نیست و حتی همه دروغ ها، دروغ محسوب نمی شود.

کودکان دوزبانه با کد اخلاقی متولد نمی‌شوند. این چیزی است که آنها باید خودشان کشف کنند.کودکان دوزبانه معمولا در طول مراحل رشد اجتماعی خود کشف می کنند که قوانین اجتماعی ای حاکم بر زندگیست و آنها در صدد کشف و فهم آن بر می آیند. آنها دائماً بزرگسالان را تماشا می‌کنند تا ببینند که چه کاری باید انجام دهند و چطور می‌بایست روابط اجتماعی خود را مدیریت کنند. نیاز به حقیقت گویی و توانایی درک مفهوم دروغ گفتن چیزهایی است که بچه‌ها همراه آنها رشد می‌کنند.

از زمان تولد تا 3 سالگی کودکان دوزبانه در یک دنیای بسیار گیج کننده هستند که در آن برای بقای خودشان به بزرگسالان وابسته هستند. اغلب آنچه “دروغ” به نظر می‌رسد، اشتباهات صادقانه یا تلاش برای محافظت از خود و یا تسکین دادن بزرگسالان است. آنها نشانه‌های خود را از لحن صدای ما می‌گیرند. “آیا شما شیشه را شکستید؟” اگر با خشونت و عصبانیت بگویید احتمالاً پاسخ “من نبودم” را دریافت می‌کنید. “آیا شما کوکی را خوردید؟” “من نبودم! ” البته نه. بچه‌ها نمی‌خواهند با بزرگسالانی که به آنها وابسته هستند دچار مشکل شوند. لحن عصبانی در سوال بزرگسالان کودک دوزبانه را می‌ترساند وکودک معمولا برای دریافت احساس امنیت دوباره خود این دروغ را می گوید.

کودکان دوزبانه ای که در سنین 3 تا 7 سال هستند هنوز در حال کشف اختلاف بین تخیل و واقعیت هستند. آنها جهان‌های تخیلی را در بازی‌هایشان تصور می‌کنند. بعضی اوقات روشن نیست کجا تصوراتشان قطع می‌شود و جهان واقعی شروع می‌شود.

ما بزرگ‌ترها هم گاهی در می‌یابیم که چقدر جذاب است و در تخیلاتشان سهیم می‌شویم. بسیاری از ما در تصوراتمان یک میز خالی را برای دوست خیالی کنار گذاشته‌ایم. جای تعجب نیست که کودکان دوزبانه گاهی گیج می‌شوند. ما نمی‌خواهیم خلاقیت آنها را خاموش کنیم، اما ما می‌خواهیم به آنها کمک کنیم تا دریابند چه زمانی برای افسانه‌های طولانی مناسب است و چه زمانی مناسب نیست.

دروغگویی در کودکان دوزبانه

از 5 تا 10 سالگی کودکان دوزبانه رفته رفته رشد می‌کنند و معنای اینکه دروغ چیست را متوجه می‌شوند. اگر آنها در خانه و محله و مدرسه‌ای که قوانین روشنی درباره اهمیت راست گویی وجود داشته رشد کرده باشند، پس آن‌ها بهترین کار را برای رعایت آن خواهند کرد. آنها می‌خواهند کودکان بزرگی باشند. آنها می‌خواهند به عنوان بزرگسال تایید شوند. آنها می‌خواهند در کنار حقیقت و عدالت باشند.نکته ای که والدین باید به این گروه از کودکان دوزبانه نشان دهند، این است که ما به عنوان والدین آن ها را پذیرفته ایم و آن ها از نظر ما کودک نیستند. آن‌ها کسانی هستند که وقتی کسی دروغ می‌گوید فریاد می‌زنند دروغ گو.. دروغ گو… دشمن خدا است.

کودکان دوزبانه ای که بیش از 10 ساله‌ دارند،کاملاً خوب می‌دانند وقتی که حقیقت را کشف می‌کنند یا دروغ می‌گویند دلایل دیگری نیز در این مورد وجود دارد که فقط به عنوان درک رشد و تحول است.

مسائل اجتماعی و رشدی همپوشانی با یکدیگر دارند. کودکان دوزبانه هرچه که بزرگ‌تر می‌شوند، به احتمال زیاد یکی یا بیشتر از این عوامل و دلایل را دارا هستند.

گاهی اوقات کودک دوزبانه شما بدون تفکر دروغ می‌گوید و پس از آن عمیق‌تر خود را حفاری می‌کند. مامان با لحن عصبانی می‌گوید: “چه کسی سگ را بیرون برد؟ ” کودک به طور خودکار می‌گوید: ” من نبودم” او می‌داند که او انجام داده است. شما هم می‌دانید او انجام داده و او هم می‌داند شما می‌دانید او انجام داده است. حالا چه کار می‌کنید؟ “خوب… شاید باد بود که درب را باز کرد. “ حقیقت بیشتر و بیشتر درهم می‌شود، کودکان دوزبانه می‌دانند که درب چطور کار می‌کند اما نمی‌خواهند اعتراف کند. مادر بیشتر و بیشتر عصبانی است. اوه پسر… اکنون سه مشکل وجود دارد: مسئله اصلی، دروغ، خشم مادر.

یک دلیل دیگر دروغ گویی، ترس است. هنگامی که بزرگسالان در زندگی کودک دوزبانه نقش خطرناکی دارند (خشونت آمیز، غیر منطقی و یا غیر مجاز)، بچه‌ها در مورد پیامدهای ناشی از سوءتفاهم که موجب اضطراب در مورد آن می‌شوند، نگران هستند و تلاش می‌کنند تا از آنها اجتناب کنند. قابل درک است هیچکس فریاد زدن، کتک خوردن، و یا حبس در یک محیط بسته بودن را دوست ندارد در نتیجه برای خروج از انجام کاری که آنها نمی‌خواهند، انجام دهند دروغ می گویند.

پدری می‌گوید: “آیا شما تکالیف ریاضی خود را انجام داده‌اید؟پسر می‌گوید: “بله… بله… وقتی من امروز به خانه آمدم تکالیفم را انجام دادم” پسر از ریاضی متنفر است. او ریاضی را دوست ندارد. احساسی مانند شکست دارد، چرا که او آن را درک نمی‌کند. پسر نمی‌خواهد با آن مبارزه کند. بهتر است که “دروغ” بگوید. امیدوارم کلاس ریاضی فردا قبل از شروع کلاس پر از آب شود و از بین برود، بنابراین او مجبور نیست با آن برخورد کند.

در بعضی موارد محدودیت‌های سختگیرانه  والدین است که سبب دروغگویی در کودکان دوزبانه می شود. در برخی موارد با بررسی های روانشناسانه کودک دوزبانه متوجه می شویم که کودک دوزبانه به تقلید از جامعه ای که در آن رشد یافته دروغگویی را دیده و تقلید می کند.

نظرات

Captcha
بازگشت به بالا